
تدریس سوره های فلق و ناس
سوره های فلق و ناس درباره دو موضوع اخلاقی: حسادت و پناه بردن به خدا از شر شیطان اشاره می کند. برای ایجاد انگیزه می توان داستانهای مرتبط درباره حسادت را در کلاس بیان کرد. داستان لاکپشت و پدربزرگ که از داستانهای انتشارات می باشد یکی از بهترین داستانهاست.
درباره شیطان نیازی نیست در کلاس ایجاد وحشت و ترس کنیم مخصوصاً با توجه به نقاشی کتاب ولی بهتر است بچهها را به پناه بردن به خدا از شر شیطان دعوت کنیم.
شیطونه زشت و ناقلا
دمی داره به این هوا
چجوری بیرونش کنیم
از خودمون دورش کنیم
دمش پیدا میکنیم
اعوذبالله میکنیم
این شعر را بهتر است بچهها جلسات اول کلاس حفظ کند و و با شروع هر تدریس بخوانند.
شعر سوره فلق
فلق یعنی سپیده دم و این سوره مکی است.
بگو پناه میبرم
از شهر خلق بدخواه
به رب پروردگار
پروردگار صبحگاه
از شر تاریکی ها
که میگیره همه جا
میترسه هر کسی که
پا بذاره به اونجا
از شر جادوگرا
که میدمند در گره
تا که کنند مردمو
آواره و بیچاره
یا از شر حسود
وقتی شده کینهتوز
تا که بگیره خوشی
از مردمان پیروز
ای کودکان قرآن
سربلند و با ایمان
پناه برید به الله
از بلاهای پنهان

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: چرا مردم خود را با این دو سوره تعویذ نمینمایند برای تعویذ بهتر از این سوره ها یافت نمی شود.
بازی برای همخوانی متنوع و جذاب
توی بطری های آب معدنی که قبلا نصب کردید در های نوشابه را ریخته و یکی را خیلی پر کرده و دیگری رو کمتر صداهای زیر و بم تولید میشود یا به عبارتی صداهای بلند و صدای کوچیک بچه ها دو دسته شوند وقتی صدا بلند بود گروه اول یک آیه از سوره فلق میخوانند وقتی صدا کوچک بود گروه بعدی این دیگر را در مواردی هم هر دو بطری ها را تکون داده و دو گروه با هم میخوانند یک جور رقابت بین دو گروه ایجاد میشود که باعث میشود بچه ها به راحتی سوره را بخوانند.
در کتاب شریف کافی به نقل از امام الحسن علیه السلام آمده است حضرت فرمود : اگر کسی در ایام کودکی خود را هر شب متعهد بداند که سورههای فلق و ناس هر یک را سه بار و توحید را صد بار و اگر توانایی ندارد ۵۰ با تلاوت کند خداوند بزرگ او را از شر ناراحتی گرفتاری تشنگی و .... که دامنگیر کودکان می شود در امان می دارد و آثار و برکات معوذتین تعویذ کردن و خود را در پناه خدا قرار دادن است.
شعر سوره ناس
آهای آهای بچه ها
در این سوره ی زیبا
پیامبرم یکسره
به او پناه میبره
از شر هر وسوسه
شیطنت و دسیسه
وسوسه های شیطان
درون قلب انسان
شیطانی که اینهمه
در کمین آدمه
ما از شیطان رجیم
به حق پناه میبریم

تفسیر کودکانه از سوره ی ناس
روزی روزگاری در زمانهای بسیار دور جمعیت زیادی از ناس در سرزمین زیبا زندگی میکردن
این مردم خیلی باهم خوب و مهربون بودن پیامبر خوبی داشتن که اونهارو به سمت خدای احد دوعوت میکرد
و کارهای خوبی بهشون یاد میداد که نباید پشت سر مردم حرف بدی بزنند
نباید دروغ بگن
یتیم رو دوست داشته باشن
یه روزی از روزها یه آدمی به اسم خناس وارد شهر میشه
خناس دید که مردم این شهر چقد باهم خوبن
سعی کرد بره و کارهای بد رو به اونها یاد بده
سعی کرد صدور اونهارو یوسوس کنه (( الذی یوسوس فی صدور ناس ))
خناس رفت پیش سعید
سعید پسر خوبی بود و داشت با توپش بازی میکرد
خناس بدجنس اومدو گفت :
چقدر خوب داری بازی میکنی !!!
ولی من نمیدونم شوت تو چقدر قویه
اگه بتونی بزنی به اون شیشه و اونو بشکنی میفهمم قوی هستی
بچه ها
یه لحظه سعید حواسش پرت شد و صدورش یوسوس شد
توپ رو پرتاپ کردو شیشرو شکست
ای وای صدای خورد شدن شیشه اومد
سعید به خودش اومد و توپشو برداشت و دوید یه گوشه قایم شد
وای این کی بود این حرفو به من زد
خواست خناس رو پیدا کنه ولی اثری از خناس نبود فرار کرده بود رفته بود پیش مریم
مریم داشت با دوستش بازی میکرد
درگوش مریم گفت چرا عروسکت رو میدی به دوستت؟خرابش میکنه نده بهش
یهو مریم صدورش یوسوس شد و حرف خناس رو گوش کرد
عروسک رو از دست دوستش کشید و دوستشم زید زیر گریه
خناس بین همه ی دوستها اختلاف مینداخت
مریم ناراحت بود ازینکه دوستش رو گریه انداخته بود
سعید هم ناراحت بود ازینکه شیشه رو شکسته بود
همینطور که بچه ها ناراحت بودن و کنار خیابون وایساده بودن
یهو یه مرد مهربون از کنار اونا رد شد و فهمید که خناس اومده و صدور اونارو یوسوس کرده
همسایه عصبانی بود و مریمو سعید ناراحت بودنو دوست مریم گریه میکرد
تو شهر بزرگ آشوب شده بود
مرد مهربون گفت ناراحت نباشین خدای مهربون هم شمارو میبخشه چون اون خدایی است که ملک همه ی مردمه
ولی خدای مهربون ملکی هست که تاج نداره و اون الاه ناس وملک همه ی مردمه
گفته که از شر وسوسه های خناس به اون پناه ببریم و دیگه حرفای خناس رو گوش نکنیم
من شر وسواس خناس
الذی یوسوس فی صدور الناس
من الجنته و الناس








