
آثار استماع قرآن ۲
بنابراین، بر اساس این تفسیر، مخاطب آیه هم مسلمانان خواهند بود و هم کافران؛ منتهی غیر مسلمان باید آن را بشنود و در آن بیندیشد تا بدان ایمان آورد و سپس مشمول رحمت الهی شود؛ ولی مسلمان باید بدان گوش بسپارد و مفاهیم آن را دریابد و بدان عمل کند تا او نیز مشمول رحمت خدا قرار گیرد.
۳٫ از جمله آیاتی که سخن از «آثار استماع قرآن» به میان آورده، آیات سوره «توبه» است:
«وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَهٌ فَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ أَیُّکُمْ زادَتْهُ هذِهِ إِیماناً فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَزادَتْهُمْ إِیماناً وَ هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ * وَ أَمَّا الَّذِینَ فِی قلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَی رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ کافِرُونَ * أَ وَ لا یَرَوْنَ أَنَّهُمْ یُفْتَنُونَ فِی کُلِّ عامٍ مَرَّهً أَوْ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ لا یَتُوبُونَ وَ لا هُمْ یَذَّکَّرُونَ * وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَهٌ نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلی بَعْضٍ هَلْ یَراکُمْ مِنْ أَحَدٍ ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَفْقَهُون»[۱].
«و هنگامی که سورهای نازل میشود، بعضی از آنان (به دیگران) میگویند: «این سوره، ایمان کدام یک از شما را افزون ساخت؟!» (به آنها بگو:) اما کسانی که ایمان آوردهاند، بر ایمانشان افزوده؛ و آنها (به فضل و رحمت الهی ) خوشحالند. * و اما آنها که در دلهایشان بیماری است، پلیدی بر پلیدیشان افزوده؛ و از دنیا رفتند در حالی که کافر بودند. * آیا آنها نمیبینند که در هر سال، یک یا دو بار آزمایش میشوند؟! باز توبه نمیکنند، و متذکّر هم نمیگردند! * و هنگامی که سورهای نازل میشود، بعضی از آنها (= منافقان) به یکدیگر نگاه میکنند و میگویند: « آیا کسی شما را میبیند؟ (اگر از حضور پیامبر بیرون رویم، کسی متوجه ما نمیشود!» سپس منصرف میشوند (و بیرون میروند)؛ خداوند دلهایشان را (از حق) منصرف ساخته؛ چرا که آنها، گروهی هستند که نمیفهمند (و بیدانشند)!»
خوشحالی مؤمنان از استماع قرآن
در آیات فوق یکی از نشانههای بارز مؤمنان و منافقان در زمینه تأثیر قرآن نسبت به این دو گروه ـ با تفاوت اساسی ـ ، تشریح شده است. در این آیات آمده است که منافقان از روی بیاعتنایی نسبت به قرآن، و جلوه دادن این مطلب که نزول سورههای قرآن هیچ تأثیری به همراه ندارد، پس از نزول سورههای از قرآن به یکدیگر میگفتند: «ایمان کدامیک از شما به خاطر نزول این سوره افزون شد». در مقابل، قرآن کریم با بیانی قاطع به آنان پاسخ میدهد، و ضمن تقسیم مردم به دو گروه مؤمن و منافق میفرماید:
«اما کسانی که ایمان آوردهاند، نزول این آیات، بر ایمانشان میافزاید و آثار شادی و خوشحالی را در چهرههایشان آشکار میسازد؛ اما آنها که در دلهایشان بیماری نفاق و جهل و عناد و حسد است، پلیدی تازهای بر پلیدیشان میافزاید، و سرانجام در حال کفر و بیایمانی از دنیا خواهند رفت».
نکته مهمی که از این آیات به دست میآید تأثیرگذاری آن آیات بر دلهای مستعد و آماده و در عین حال آلوده است، به دیگر سخن، آیات قرآن مانند دانههای باران است که در باغستان سبزه میرویاند و در شورستان خس؛ یعنی آنان که با روح تسلیم، ایمان و عشق به واقعیت به آن مینگرند، از هر سوره، بلکه از هر آیهای، نکته تازهای فرا میگیرند، که در نتیجه موجب پرورش ایمانشان میشود و صفات بارز انسانیت را در وجودشان تقویت میکند؛ اما در مقابل آنان که از روی لجاجت، کبر و نفاق و بدبینی بر این آیات مینگرند، نه تنها از آن کلام هدایتگر بهره نمیبرند، بلکه موجب شدت کفر و عنادشان میشود.
مرحوم علّامه طباطبایی در تفسیر این آیات میفرماید:
«این آیات، حال مؤمنین و منافقین در موقع نزول سوره قرآنی را بیان میکند، و به این وسیله نشانه دیگری از نشانههای نفاق را شرح میدهد که با آن، مؤمن از منافق تشخیص داده میشود، و آن این است که موقع نزول قرآن به یکدیگر میگویند: این آیه ایمان کدامتان را زیاد کرد؟! یا به یکدیگر نگاه میکنند و میگویند: مبادا کسی شما را ببیند.
«و قوله تعالی: «وإذا ما أُنزلت سورهٌ فمنهم من یقول أیُّکم زادته هذه إیمناً» (تا آخر دو آیه)، از طرز سؤال «هل یراکم من أحدٍ» بر میآید که گوینده و پرسش کننده آن، دلش خالی از شک و تردید نبوده؛ زیرا طبع چنین سؤالی، خود، گواه است بر اینکه صاحب آن در دل خود، اثری از نزول قرآن احساس نکرده، و چون میپندارد که دل سایرین، مانند دل او است، لذا جست جو میکند (تا) کسی را که دلش از نزول قرآن متأثر شده، پیدا کند، به عبارت دیگر، او خیال میکند که پیغمبر اکرم دعویدار این است که قرآن در تمامی دلها اثر میگذارد، و همه را اصلاح میکند، چه اینکه مستعد و آماده اصلاح باشد یا نباشد، و چون خود را میبیند که هر چه سوره جدید نازل میشود در دلش اثری از خشوع در برابر خدا و میل به حق نمیگذارد، تردیدش زیادتر میشود، تا آنجا که ناگزیر میشود از سایرین که در موقع نزول حاضر بودهاند بپرسد، نکند ایشان نیز مثل خودش باشند، که اگر مثل او هستند در نفاقش استوارتر باشد.
خلاصه مطلب اینکه، نحوه پرسش گواه آن است که سؤال کننده، دلش، خالی از نفاق نیست؛ زیرا خداوند متعال، خود، در دو آیه مورد بحث وضعیت دلها را روشن ساخته، میان دلهای مؤمنان و بیماردلان فرق گذاشته و فرموده است: «… فأمّا الّذین ءامنوا…» یعنی آنانی که ایمان آوردند و دلشان خالی از نفاق و بری از مرض است و به دین خویش ایمان و یقین دارند (وصف اخیر از قرینه مقابله استفاده میشود) در نتیجه «فزادتهم» از شنیدن سورهای که نازل میشود «إیمناً» ایمانشان زیاد میشود، هم از جهت کیفیت و هم از حیث کمیت؛ چون وقتی زمینه دل با نور هدایت آیات قرآنی روشن شد، قهراً نور ایمان زیاد میشود و این زیادی، در کیفیت است، و نیز آن جایی که قرآن کریم مشتمل بر معارف و حقایقی تازه است، قهراً نور بیشتری از ایمان در دل پیدا میشود، و ایمان تازهتری بر ایمان افزوده میشود، و این همان زیادی در کمیت است، و نسبت زیادی ایمان به سورههای قرآنی، از قبیل نسبت دادن به اسباب ظاهری است؛ یعنی همان طور که میگوئیم، فلان غذا در مزاج، فلان اثر را میگذارد، عیناً به همین معنا میگوئیم آیات قرآنی در جان آدمی نور میبخشد و به هر تقدیر، سورههای قرآنی در دل مؤمنین اثر میگذارد، و ایمان آنان ر زیادتر میسازد، و به این جهت شرح صدر یافته، رخسارههاشان از بَهجَت و سرور افروخته میشود. «وهم یستبشرون».
«وَ أَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» که همان اهل شک و نفاقند، «فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَی رِجْسِهِمْ»، یعنی ضلالتی جدید بر ضلالت قدیمیشان افزوده میشود.
در اصطلاح قرآن، «رجس» به معنای «ضلالت» است، به دلیل اینکه میفرماید:
«فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ یُرِدْ أَنْ یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقاً حَرَجاً کَأَنَّما یَصَّعَّدُ فِی السَّماءِ کَذلِکَ یَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَی الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ»[۲].
«و آن کسی را که (بخاطر اعمال خلافش) بخواهد گمراه سازد، سینهاش را آنچنان تنگ میکند که گویا میخواهد به آسمان بالا برود؛ اینگونه خداوند پلیدی را بر افرادی که ایمان نمیآورند، قرار میدهد!».
مرحوم علامه در فرازی دیگر، با استفاده از آیه شریفه نکته بسیار مهمی را در خصوص «استماع قرآن» اشاره کرده و میفرماید:
«این آیه دلالت میکند بر اینکه هیچ سورهای از قرآن، بیاثر در دلهای شنوندگان نیست، و اگر قلب شنونده سلیم باشد، ایمان و مسرّتش زیاده میکند، و اگر قلب، قلب مریضی باشد، همین سورههای قرآن باعث میشود که رجس و ضلالت آن بیشتر شود، همچنان نظیر این معنا را در آیه «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلاَّ خَسارا»[۳]ـ «و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است برای مؤمنان، نازل میکنیم؛







