
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی جَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِين سَيَّمَا خَاتَمِهِم وَ أَفَضَلِهِم مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الأطْيَبِينَ الأَنْجَبين سَيَّمَا بَقِيَّةَ اللَّه فِي الْعالَمِين بِهِمْ نَتَوَلَّی وَ مِنْ أَعْدَائِهِم نَتَبَرَّأ إِلَی اللَّه».
مصداق شریف هل اتی می آید
روشنگر چشم انبیا می آید
ابواب کرم به روی عالم باز شد
زیرا که امام مجتبی می آید
سه سال از هجرت مسلمانان به مدینه میگذشت که نخستین فرزند حضرت علی علیه السلام و حضرت زهرا علیها السلام در پانزدهم رمضان به دنیا آمد، پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم به خانه علی علیه السلام رفت و تولد نوه عزیز خود را تبریک گفت: پیامبر به فرمان خدا نام نوزاد را حسن گذاشت،تمام زندگی امام حسن علیه السلام حسن و نیکو است عبادت آن حضرت، سخاوتش، خداترسیش، امام حسن علیه السلام وقتی وضو میگرفت اعضای بدنش میلرزید و رنگش زرد میشد وقتی از ایشان می پرسیدند چرا اینگونه می شوید؟!حضرت جواب داد: کسی که در پیشگاه خدا می ایستد جز این چه حالی می تواند داشته باشد و هرگاه درب مسجد می رسید سر خود را بالا میگرفت و میگفت خدایا مهمان تو به درب خانه توست ای نیکوکار، گناهکاری به سوی تو میآید پس به خوبی های خود از بدی های من در گذر .
امام حسن علیه السلام در دوران امامت و حکومت خود با دشواری ها و مشکلات فراوانی مواجه بود مشکلاتی که سال ها بر سر راه حکومت اسلامی پدید آمده بود و امور مسلمین را با خطر جدی مواجه میکرد و اشرافیتی که به رهبری معاویه از نو جان گرفته بودندو شکست خوردگان صفوف مشرکین در مقام رهبری جامعه قرار گرفته بودند .
پس از شهادت امام علی علیه السلام هنگامی که امام حسن علیه السلام به بالای منبر قرار گرفتند بعد از توصیفاتی که از پدر محترم شان کردند، ادامه دادند، من نوه پیغمبر هستم، پیغمبری که به مردم وعده بهشت و سعادت را داده است و آنها را از عذاب روز قیامت ترسانید است و سپس این آیه را تلاوت کرده:
ای پیغمبر بگو من از شما مردم فقط میخواهم که خویشان مرا دوست داشته باشید!
و مردم دسته دسته با ایشان بیعت کردند ولی فتنه وحیله گری معاویه مردم را از اطراف امام دور کرد و امام مظلوم ما به جز عده ای کم از یاران با وفا هیچکس در کنار خود نداشت.
امام وقتی دید که سران لشکرش به معاویه پیوستند و سپاهش پراکنده شدند و مسلمانان واقعی در تنگنا قرار گرفتهاند و مکتب اسلام را در معرض سقوط قطعی دیدند جنگ را به نفع اسلام ندیدند و با چند شرط مهم مجبور به صلح شدند:
اول : معاویه از کتاب خدا و سنت پیامبر تبعیت کند.
دوم :معاویه برای خود جانشین انتخاب نکند.
سوم : حق شیعیان محفوظ بماند و کسی از آنها کشته نشود.
چهارم:معاویه خود را امیرالمومنین نخواند.
پنجم: اینکه هیچ کس به حضرت علی علیه السلام ناسزا نگوید.
امام حسن علیه السلام اندک زمانی بعد از صلح، به مدینه رفت و در آنجا به زندگی خود ادامه دادند، مدت امامت آن حضرت حدود ۱۰ سال بود که ۶ ماه آن همراه با خلافت گذشت.
اما در مظلومیت این امام چه بگویم که معاویه بعد از به تخت نشستن، عهدشکنی های بسیاری کرد.و به هیچ یک از شروط متعهد نشد به طوری که بی شرمانه به حضرت علی علیه السلام در مقابل امام حسن و امام حسین علیهماالسلام اهانت میکرد.
بله عزیزان مظلومیت ایشان به حدی بود که در خانه خود هم امنیت نداشت و توسط همسر بی وفای خود جعده دختر اشعث در سن ۴۷ سالگی به شهادت رسید و در مدینه منوره به خاک سپرده شد.
بیاور تشتی ای خواهر که در سینه جگر سوزد چنان سوزم که در آتش دل جن و بشر سوزد
برو باد صبا برگو به زهرا شرح حال من
به پایان میرسد امشب غم و رنج و ملال من
خدایا فرج مهدی فاطمه را برسان!
خدایا زیارت بقیع را نصیب ما بگردان!
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته







